داستان فروش: یک کسب و کار در اطراف وبلاگ خود بسازید
اگر بهعنوان نویسندهای که در زمینههای بازاریابی و افزایش مشتری، تبلیغات یا سایر زمینههای خلاقانه کار میکند، نمیدانید چگونه میتوانید بهعنوان نویسندهای که در زمینه بازاریابی، تبلیغات یا سایر زمینههای خلاقانه کار میکند، درآمد آنلاین داشته باشید، پس از یادگیری همه چیز درباره داستانفروشی هیجانزده خواهید شد.
نویسندگانی که به کسبوکارها خدمات ارائه میکنند از داستانفروشی سود میبرند، زیرا توانایی شما در ساختن داستانهایی که اکشن را تحریک میکنند، شما را به نویسندهای تبدیل میکند که کسبوکارها دوست دارند استخدام کنند.
و اگر محصولاتی را می فروشید، توانایی شما در ایجاد کلماتی در وبلاگ نویسی کسب و کارتان که باعث حرکت می شود، به مشتریان احتمالی کمک می کند تا محصولاتی را که ارائه می دهید انتخاب کنند.
داستان فروشی چیست؟
راهاندازی یک وبلاگ برای تبلیغ محصولات یا خدماتی که به صورت آنلاین میفروشید، اولین قدم عالی است، اما نمیتوانید فقط درباره هر چیزی که به ذهنتان میآید مقاله بنویسید (یا همان چیزی را که احساس میکنید پخش کنید ).
ایده های پست وبلاگ شما باید داستان های بازاریابی قانع کننده ای را بیان کند که به شما کمک می کند از رقبای خود متمایز شوید.
اینجاست که داستانفروشی وارد میشود. تضمین میکند که تمام زمان و انرژی که برای نوشتن محتوای عالی صرف میکنید هدر نمیرود، بنابراین در واقع به اهداف خود میرسید. وبلاگ نویسی می تواند یک سرگرمی باشد، اما داستان فروشی با اخلاق بازاریابی ، وبلاگ شما را به یک تجارت تبدیل می کند در ضمن حتما مقاله راز ایجاد رابطه با اینفلوئنسرها را مطالعه کنید.
7 گام برای داستان سرایی قاتل
راهنمای گام به گام زیر به شما کمک میکند تا با اصول داستانفروشی عالی آشنا شوید تا به ایدههای کسبوکار آنلاین شما عملی شود.
وقتی یاد می گیرید چگونه یک نویسنده آزاد شوید، موقعیت خوبی برای ایجاد وبلاگی خواهید داشت که کسب و کار شما را می سازد .
البته ما با کپی رایتینگ صنایع دستی شروع می کنیم.
مرحله شماره 1: اصول کپی رایتینگ
متاسفانه هیچ چیز خودش را نمی فروشد.
کارآفرینان محتوای هوشمند میدانند که مردم از طریق بازاریابی دیجیتال و تبلیغات کسبوکارهای عالی پیدا میکنند.
بنابراین، اولین قدم برای داستانفروشی، شناسایی فردی ایدهآل است که برای چیزی که میفروشید مناسب است. با کپی رایتینگ، شما مستقیماً با یک نفر صحبت می کنید.
برای انجام این کار، باید از نزدیک با آن مشتری آشنا شوید.
- چه مشکلاتی باید حل شود؟
- آنها به چه آرزوهایی نیاز دارند؟
- چگونه می توانید زندگی آنها را آسان تر کنید؟
- از چه نوع زبانی استفاده می کنند؟
- چه چیزی باعث خنده آنها می شود؟
- چه چیزی باعث می شود آنها احساس الهام کنند؟
- وقتی نیاز دارند با کسی صحبت کنند به چه کسی مراجعه می کنند؟
- چه زمانی برای خرید آماده هستند؟
- چرا راه حل های دیگر جواب نداده اند؟
- چگونه میتوانید به روشهایی به آنها کمک کنید که کسبوکارهای دیگر این کار را نمیکنند؟
اگر محصولات یا خدمات دیجیتالی برجسته و اخلاقی دارید ، مخاطبان هدف شما باید از شنیدن در مورد آنها هیجان زده شوند.
از استفاده از تکنیک های اثبات شده - مانند نوشتن کپی رایت - خجالت نکشید تا مطمئن شوید که افراد مناسب در مورد اینکه چگونه می توانید به آنها کمک کنید می شنوند.
انتخاب کلمه در اینجا بسیار مهم است، زیرا شما همدلی می کنید و با مشتری احتمالی خود پیوند ایجاد می کنید.
برای اینکه او را به سمت محصولات یا خدماتی که برای نیازها یا خواسته هایش مناسب است راهنمایی کنید، باید از کلمات مناسب استفاده کنید.
«اگر میخواهید مردم را متقاعد کنید که کاری انجام دهند یا چیزی بخرند، به نظر من باید از زبان آنها استفاده کنید، زبانی که هر روز استفاده میکنند، زبانی که به آن فکر میکنند.» - دیوید اوگیلوی
چه محصولی، خدماتی، پیامی یا ایده ای را بفروشید، کپی رایتینگ شما یک هدف دارد.
هر کلمه، هر جمله، هر پاراگراف عمدی است - در مورد انجام تعداد کلمات خاص یا نوشتن تعداد معینی از صفحات نیست.
با این حال، به عنوان یک قاعده کلی، کپی طولانی معمولا بهتر از کپی کوتاه کار می کند.
صرفاً به این دلیل است که هر چه در داستانفروشیتان فرصتهای بیشتری برای ارائه استدلالهای قانعکننده به نفع پیشنهادتان داشته باشید، فرصتهای بیشتری برای متقاعد کردن کسی برای جذب شما در آن پیشنهاد دارید.
نویسندگان حرفهای باید بفهمند که چرا ممکن است کسی در خرید و غلبه بر این ترسها مردد باشد، زیرا آنها را برای تصمیمگیری راهنمایی میکند (اطلاعات بیشتر در مورد آن در مرحله 6 داستانفروشی در زیر).
منابع بیشتر داستان فروش:
- چگونه نویسندگان درونگرا به حرفه ای های تجاری تبدیل می شوند
- 101 روش برای افزایش فروش آنلاین
- راز کپی رایتر موفق
مرحله 2: داستانفروشی بازاریابی محتوا و کپینویسی را با هم ترکیب میکند
اگر پیشنهاد عالی دارید، بازاریابی ضعیف در واقع به همه ضرر می رساند.
اما دقیقاً کپی چیست؟ و چگونه با بازاریابی محتوا تطابق دارد؟
به طور خلاصه، کپی متن خلاقانه ای است که عمداً کسی را راهنمایی می کند تا با شما تجارت کند.
تصویر دان دریپر از فیلم مردان دیوانه را به تصویر بکشید که به بیرون از پنجره خیره شده، ویسکی باشگاه کانادایی در دست، بی سر و صدا در حال فکر کردن به روشی عالی برای قرار دادن یک محصول برای کسب درآمد زیاد مشتری (و خودش) است.
در عمل آنقدرها هم جذاب نیست، اما نیاز به دوز زیادی از خلاقیت و نظم دارد.
شما یاد می گیرید که چگونه محتوای بهتری برای جذب و جذب مخاطب بنویسید. سپس، مهارت های کپی رایتینگ شما به بستن معامله کمک می کند تا آن افراد مشتری شوند.
بازاریابی محتوا بازاریابی است که برای دور انداختن آن بسیار ارزشمند است. وبلاگ ها، پادکست ها و ویدئوها پلتفرم های رایجی هستند که برای داستان فروشی استفاده می شوند.
کپی رایتینگ هنر و علم نوشتن متقاعد کننده است. این کلمات هستند که افراد را راهنمایی میکنند تا بعد از اینکه او را با داستانفروشی قابل توجه خود در محتوای خود جذب کردید، اقدامی را که میخواهید انجام دهد (یعنی اشتراک، عضویت، خرید) انجام دهد.
این دو روش از همدلی برای ایجاد مخاطب و تبدیل مشتریان بالقوه به خریداران استفاده می کنند.
این را تصویر کنید:
بازاریابی محتوا یک گلدان است.
کپی رایتینگ یک گل است.
گلدان ظرف ارزشمندی است که یک گل متقاعد کننده (پیشنهاد شما) در خود جای می دهد.
بازاریابی محتوا و کپی رایتینگ با هم برای کسب و کار شما کار می کنند.
از خودت بپرس:
"کسی برای تجارت با شما چه چیزی باید بداند؟"
شما همیشه به این فکر می کنید که مشتری بالقوه چه چیزی را پشت سر می گذارد - و چگونه می توانید آنها را در جایی که هستند ملاقات کنید تا آنها را در سفر خود راهنمایی کنید.
با مشتری احتمالی خود در سفر از جایی که هستند تا جایی که می خواهند باشند، همدلی کنید.
- آن شخص چه فکری می کند؟
- آن شخص چه احساسی دارد؟
- آن شخص چه می بیند؟
- آن شخص چه کار می کند؟
تحقیق در مورد این عوامل مجموعه ای از اطلاعات را در اختیار شما قرار می دهد که به شما کمک می کند کلمات مناسب را برای نسخه نهایی خود انتخاب کنید.
هنگامی که در مورد مشتری بالقوه خود آشنا شدید، خواننده خود را به یک سفر داستانفروشی میبرید که متقاعدکننده است.
منابع بیشتر داستان فروش:
- بازاریابی محتوا: راهنمای مدرن
- بازاریابی نباید شلخته باشد: 5 مثال در دنیای واقعی
- تفاوت بین بازاریابی محتوا و کپی رایتینگ چیست؟
مرحله سوم: هنر متقاعدسازی
اکنون که نحوه عملکرد بازاریابی محتوا و کپیرایتینگ را با هم روشن کردهایم، میتوانیم کار اصلی شما را بهعنوان یک کپیرایتر که از داستانفروشی استفاده میکند، بررسی کنیم: متقاعدسازی.
به منظور کسب درآمد به عنوان یک نویسنده مستقل ، باید از نزدیک بدانید که با چه کسی صحبت می کنید و از زبان مبهم خودداری کنید، بنابراین مطمئن شوید که مراحل #1 و #2 داستان فروش را در بالا مرور کرده اید.
تصویر واضح و مشخصی از مشتری ایده آل خود دارید؟
خوب
در اینجا یک الگوی 5 قسمتی وجود دارد که به آنها کمک می کند تا با شما تجارت کنند:
- جایی که مشتری شما در سفر خرید خود است
- آنچه شما برای آنها دارید
- کاری که قرار است برای آنها انجام دهد
- تو کی هستی
- کاری که مشتری آینده باید انجام دهد
چه میخواهید برای لیست ایمیل خود یک انتخاب انتخاب کنید، یک مشترک وبلاگ جدید به دست آورید، فروش داشته باشید یا فقط الهام بخش خوانندگان برای حمایت از هدف مورد علاقه خود باشید، با این روش داستانفروشی شروع کنید.
میتوانید تکنیکهای کپیرایتینگ دیگری را اضافه کنید تا حتی بهتر عمل کند، اما با در نظر گرفتن عناصر زیر، مهمترین پایهها را خواهید داشت.
بیایید به هر یک از پنج عنصر نگاه کنیم.
1. جایی که مشتری در سفر خرید خود است
شما با گفتن داستانی شروع خواهید کرد که مشتریان احتمالی بتوانند خود را در آن ببینند. آنها قهرمان این داستان هستند و شما راهنمای آنها خواهید بود.
هدف شما این است که به آنها نشان دهید که درک می کنید:
- جایی که آنها در آن هستند
- چیزی که آنها از آن عبور می کنند
- مبارزات آنها
- ناامیدی آنها
- چه چیزی آنها را شاد می کند
- جایی که آنها دوست دارند در چند هفته آینده ... چند ماه آینده ... چند سال آینده باشند
- و غیره.
این بزرگترین فرصت شما برای خلاقیت و ایجاد پیوند با خوانندگان است.
رقبای شما چه چیزی را از دست می دهند یا اشتباه می کنند؟ از داستان فروشی برای پر کردن این شکاف ها استفاده کنید.
2. آنچه شما برای آنها دارید
پس از اینکه نشان دادید که میدانید مشتری بالقوه در مسیر خرید خود کجاست، در مرحله بعد باید آنچه را که برای آنها دارید توضیح دهید.
محصول شما چیست؟ چه کار میکند؟ برای کیست؟
با یک نمای کلی ساده از آنچه باید ارائه دهید شروع کنید، و قبل از اینکه بیش از حد در مورد آن توضیح دهید، نیاز بعدی را برآورده کنید…
3. کاری که قرار است برای آنها انجام دهد
اینجا جایی است که ما در مورد مزایای بزرگ انجام عملی که می خواهید خواننده خود انجام دهد صحبت می کنیم.
چه چیزی در مورد زندگی با محصول یا خدمات شما بهتر است؟
هنگامی که مشتری محصول شما را خرید و همانطور که توصیه می کنید از آن استفاده کرد، نتیجه نهایی، تصویر «بعد» را توصیف کنید.
به خواننده اجازه دهید بداند محصول شما چگونه به او کمک می کند تا به اهدافی که برایش مهم است برسد.
اکنون زمان آن است که بقیه محصول یا خدمات را باز کنید.
اینها "ویژگی ها" هستند. آنها مهم هستند، اگرچه به اندازه "مزایا" مهم نیستند.
اما اگر جزییات محصول یا خدمات شما را نادیده بگیرید، مردم در کم کردن پول خود مردد خواهند بود. و همانطور که همه ما می دانیم، افراد مردد خرید نمی کنند.
به طور معمول، بهترین راه برای فهرست کردن ویژگیها، استفاده از یک سری نقاط گلوله جذاب است. مشخصات کافی را درج کنید تا محصول احساس ارزشمندی کند.
گلولهها یک «سلاح مخفی» برای کپیرایترها هستند، زیرا چشمها را به سمت خود میکشند و به شما اجازه میدهند تا نقطهنظرتان را به روشی قدرتمند و قابل بررسی بیان کنید.
4. شما که هستید
بیشتر اوقات، باید ثابت کنید که فردی قابل اعتماد هستید و می دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنید.
به همین دلیل است که نامه های فروش خوب اغلب شامل یک عکس در نزدیکی بالای صفحه هستند.
عکس میتواند شامل برخی از عناصر شخصیشده برای کسبوکار شما باشد که به خواننده کمک میکند شما را دوست داشته باشد و به شما اعتماد کند.
به یاد داشته باشید که این فقط شخصیت شما نیست، بلکه این است که چگونه مشتری خود هستید و چه چیزی به او پیشنهاد می دهید که به نفع او باشد.
بنابراین، این در واقع به شما مربوط نیست - بلکه در مورد این است که چگونه به او کمک می کنید.
5. کاری که مشتری آینده باید انجام دهد
این فراخوان شما برای اقدام است (اطلاعات بیشتر در مورد این در زیر در مرحله داستان فروش شماره 7).
خواننده باید بداند که بعداً چه کاری انجام دهد.
برای پیشبرد فروش، به خواننده بگویید که در این لحظه چه کاری را درست انجام دهد. دقیق و پر زحمت روشن باشید.
داستانفروشی فقط مبادله دلار نیست. این در مورد انگیزه دادن به یک رفتار خاص و کاملاً تعریف شده است.
دفعه بعد که فروش واقعا استادانه ای را مشاهده کردید، سعی کنید این پنج عنصر را شناسایی کنید. آن را در آگهیهای تجاری، کپی کاتالوگ، نامههای فروش و بررسیهای خوب محصول جستجو کنید.
هنگامی که شما شروع به شناسایی این عناصر متقاعد کننده "در طبیعت" می کنید، در راه تبدیل شدن به یک کپی رایتر موثرتر خواهید بود - یک کپی رایتر که می فروشد.
منابع بیشتر داستان فروش:
- ساختار کپی متقاعد کننده
- 4 عنصر حیاتی یک پیشنهاد تجدید نظر
- 5 موقعیتی که از شما می طلبد که یک کپی رایتر حرفه ای استخدام کنید
مرحله چهارم: سرفصل های مغناطیسی
وقتی شروع به مطالعه تبلیغاتی میکنید که هر روز با آنها مواجه میشوید، متوجه میشوید که اگر یک عنصر حیاتی در جای خود نباشد، آنها خوانده نمیشوند: عنوان.
سرفصل ها توجه را جلب می کنند تا بقیه نوشته های شما خوانده شوند. آنها مهمترین بخش داستان فروش شما هستند.
چرا؟
زیرا بدون سرفصل مغناطیسی، مهم نیست که چه تعداد جزئیات درخشان را به خواننده خود بگویید.
اگر تیتر شما دلیلی برای ماندن در صفحه شما ایجاد نکند، صفحه شما را ترک خواهند کرد (وب یا موارد دیگر).
بنابراین، تیتر شما یا:
- بالقوه را متقاعد می کند که بقیه نسخه شما را بخواند (فروش احتمالی)
- مشتری بالقوه را جذب نمی کند - و آنها بقیه نسخه شما را نمی خوانند (بدون فروش احتمالی)
اولین برداشت مهم است، و وقتی نوبت به جلب توجه مشتریان بالقوه می رسد، شما (یک بار دیگر) باید مشتری خود را بشناسید.
وقتی با مشتری ایدهآل خود همدلی میکنید، میدانید چگونه از زبان مناسب استفاده کنید تا آنها را در خواندن نسخههای شما نگه دارید، زیرا میدانید چگونه اطلاعاتی را بیان کنید که با نیازها و خواستههای آنها مرتبط است.
تیتر شما باید ارتباط برقرار کند:
- چه کسی باید به داستان شما اهمیت دهد
- چگونه می خواهید به آنها کمک کنید، به روشی که رقبا کمک نمی کنند
- چرا باید همین الان اهمیت بدهند
شما می خواهید کسی را وادار کنید که داستان شما را فوراً بخواند، زیرا محتوا یا کپی "ذخیره شده برای بعد" محتوایی است و کپی فراموش شده است.
چطوری این کار را انجام میدهی؟
- ابتدا پیش نویس های تیتر خود را بنویسید.
- یک تن از گزینه ها، از جمله تغییرات جزئی را پیش نویس کنید.
نکته اصلی که باید در نظر داشت این است که عنوان یک وعده است.
در ازای توجه، نوعی سود یا پاداش را نوید می دهد.
این پاداش می تواند از سرگرمی گرفته تا رویای برآورده شده تا راه حل یک مشکل مبرم باشد.
یک راه خوب برای اطمینان از اینکه سرفصل های شما همیشه یک پاداش قانع کننده ارائه می دهند، مراجعه به رویکرد 4-U است که توسط دوستان ما در AWAI (موسسه نویسندگان و هنرمندان آمریکایی) آموزش داده شده است.
سرفصل های شما باید:
- برای خواننده مفید باشید
- به او احساس فوریت بدهید
- این ایده را منتقل کنید که مزیت اصلی به نوعی منحصر به فرد است
- همه موارد فوق را به روش فوق العاده انجام دهید.
در نهایت، یک عنوان سود محور بدون دردسر خواننده را به نسخه شما هدایت می کند.
بسیاری از کپیرایترهای جدید با سرفصلهایی که منحصربهفرد و فوقالعاده هستند، دست و پنجه نرم میکنند، زیرا اغلب چالش برانگیز است که پیام خود را واضح نگه دارید و در عین حال این دو الزام را برآورده کنید.
وقتی سرفصلهایی را مطالعه میکنید که علاقهتان را برانگیختهاند ، قسمتهایی را که آنها را منحصربهفرد و فوقالعاده میسازد، شناسایی کنید - دلایل دقیقی که چرا آنها توجه شما را به خود جلب کردند و شما را متقاعد کردند که نگاه دقیقتری به کپی بدنه بیندازید..
یادگیری نحوه نوشتن عناوین عالی بخش کاملاً حیاتی موفقیت شما در داستانفروشی است.
هنگامی که تکلیف بعدی خود را شروع می کنید - چه یک پست وبلاگ، کتاب الکترونیکی، اسکریپت ویدیویی یا صفحه فروش - مطمئن شوید که زمان زیادی را برای تهیه پیش نویس و آزمایش سرفصل ها اختصاص داده اید.
منابع بیشتر داستان فروش:
- 22 فرمول سرفصل مطمئن که کار می کند
- 3 سوال ساده که به شما کمک می کند تیترهای بهتری بسازید
- Clickbait یا لعنتی عنوان خوب؟
مرحله پنجم: مزایا و ویژگی های یک محصول یا خدمات
هنگامی که یک مشتری بالقوه را متقاعد کردید که نسخه شما را بخواند، آنها باید بدانند که اگر پیشنهاد شما را قبول کنند، چه چیزی در آن برای آنها مفید است.
مزایا و ویژگی ها هسته اصلی کپی رایتینگ هستند.
مهارت خاص در توصیف واضح مزایا و ویژگیها به شیوهای متقاعدکننده، چیزی است که کپیرایترها را از انواع دیگر نویسندگان متمایز میکند.
ویژگی ها چیست؟ فواید چیست؟
و چگونه از یکدیگر برای فروش حمایت می کنند؟
- ویژگیها پیشنهاد شما را توضیح میدهند.
- مزایا کسی را متقاعد می کند که به پیشنهاد توجه کند.
شما یک مشتری بالقوه را برای کشف راهنمایی می کنید:
- چیزی که آنها قرار است به دست آورند
- چگونه به آنها کمک می کند تا به نتایجی که می خواهند برسند
این جزئیات علاوه بر حقایق اساسی در مورد محصول یا خدمات شما، از تحقیقات داستانفروشی شما در مورد مخاطبان هدف شما بیرون میآیند.
به عنوان یک تمرین، بخش های مختلف کپی خود را تشریح کنید و آنها را به عنوان مزایا یا ویژگی ها برچسب گذاری کنید.
آیا متعادل است؟
اگر نسخه شما از مزایای کافی برخوردار نیست، احتمالاً به اندازه کافی در ناامیدی ها و موانعی که مشتری یا مشتری ایده آل شما با آن مواجه است، کاوش نکرده اید.
این مبارزات را آشکار کنید تا بتوانید محصول یا خدمات خود را به عنوان راهی برای غلبه بر مشکل مورد نظر آنها قرار دهید.
به خواندن ادامه دهید تا بهترین راهها را برای متقاعد کردن آن دسته از افراد بالقوهای که هنوز در حصار پیشنهاد شما هستند، بیابید.
منابع بیشتر داستان فروش:
- ارتباط محتوای خود را با مزایا و ویژگی ها افزایش دهید
- آیا کپی شما در آزمون «سیلی پیشانی» موفق می شود؟
- آیا فروش از طریق انگشتان شما کاهش می یابد؟ معامله را با مزایای منطقی ببندید
مرحله ششم: بر مخالفت ها غلبه کنید
یک کسب و کار باید از دلایل احتمالی که چرا ممکن است شخصی محصول خود را انتخاب نکند آگاه باشد - و سپس به این نگرانی ها توجه داشته باشد.
کپی موثر به مکالمه ای که قبلاً در ذهن مشتری بالقوه در حال انجام است، می پردازد، و هرچه داستان فروش بهتر شما بتواند هر گونه شک و تردیدی را که ممکن است فرد در مورد خرید محصول یا خدمات شما داشته باشد برطرف کند، شانس شما برای به دست آوردن مشتری یا مشتری بیشتر خواهد بود.
دفعه بعد که به پادکست مورد علاقه خود گوش می دهید یا کانال یوتیوب مورد علاقه خود را تماشا می کنید، ممکن است بخواهید قبل از نادیده گرفتن تبلیغات یا محتوای تبلیغاتی دو بار فکر کنید.
گوش دادن یا تماشای تبلیغات راهی عالی برای شناسایی همه راه هایی است که می توانید با کپی خود بر مخالفت ها غلبه کنید.
کپی رایترهای ماهر هر کلمه ای را که انتخاب می کنند با دقت انتخاب می کنند:
- بیشتر متمایز کنید مشتری احتمالی شما بیشتر با چه چیزی دست و پنجه نرم می کند؟ چگونه به آنها در این امر کمک می کنید به روشی که رقبا نمی کنند؟
- بر مخالفت هایی که مشتری احتمالی ممکن است به مزایا و ویژگی های شما داشته باشد غلبه کنید.
این ترکیب پیوند عمیق تری با مشتری ایجاد می کند و از تصمیم خرید آنها حمایت می کند.
از طریق این فرآیند، شما این فرصت را دارید که مزایای واقعی ارائه شده را برجسته کنید و شما را به عنوان بهترین انتخاب برای خواسته ها یا نیازهای آنها برجسته کنید.
مزایای واقعی در کپی شما به آنچه فکر می کنید به آن نیاز دارند پاسخ نمی دهد. مزایای واقعی در نسخه شما نشان می دهد که مشتری واقعاً چه چیزی می خواهد یا نیاز دارد.
با داستانفروشی عالی، این مشکلی نیست که فکر میکنید آنها دارند. این مشکلی است که آنها در واقع دارند.
وقتی بر مخالفتها غلبه میکنید، برای متقاعد کردن از مزایای واقعی صحبت میکنید.
اگر کسی تا کنون با پیشنهاد شما قانع نشده است، چه چیزی باید به او بگویید تا معامله را ببندد؟
به نمایش در مقابل گفتن در اینجا فکر کنید، با جزئیات برنده در:
- مطالعات موردی
- گواهینامه ها
- تمرین ها / کاربرگ ها
- تظاهرات
- آموزش ها
مشتری یا مشتری شما می خواهد ببیند که چگونه شخصی مانند آنها واقعاً از محصول یا خدمات شما سود برده است.
منابع بیشتر داستان فروش:
- یک کپی رایتینگ در خانه اجرا با کنتراست ادراکی بزنید
- 30 گام مطمئن برای تبدیل شدن به یک نویسنده مستقل موفق
- زمان شروع فعالیت حیاتی است که دیگر نمی توانید آن را به تعویق بیندازید