هنر نوشتن شخصی که خودخواهانه نیست
روایتهای شخصی میتوانند تقریباً به شکلی جادویی با غریبهها ارتباط برقرار کنند که باعث افزایش مشتری کسب و کار میگردد، اما نوشتن خودسرانه تأثیر معکوس دارد. این خسته کننده و خاموش است.
بخش مشکل این است که یک خط باریک بین "شخصی" و "خود ارضایی" وجود دارد.
در روزهای اولیه یادگیری چگونگی تبدیل شدن به یک نویسنده آزاد ، اشتیاق افسارگسیخته من برای ساختن هنر کلمه با آن مانع روبرو شد.
من هنوز هم امروز وقتی ایدههای پست وبلاگ را طوفان فکری میکنم، با آن آشنا میشوم، اما مهارتهایی را توسعه دادهام که وقتی به طور تصادفی به قلمروی خودمختار منحرف میشوم، به سرعت مرا به مسیر اصلی بازمیگرداند.
اگر میخواهید بازاریابی محتوای خود را بدون پرت کردن حواس مخاطبان شخصیسازی کنید، به خواندن هفت نکته مورد علاقه من برای نوشتن شخصی که خودپسندانه نیستند، ادامه دهید.
1. به مخاطبان اجازه دهید نوشته های شخصی شما را راهنمایی کنند
داستان های بازاریابی را که می گویید بر اساس افرادی که می خواهید جذب کنید انتخاب کنید مانند راز ایجاد رابطه با اینفلوئنسرها است.
هدف شما این است که به افرادی که می خواهید بخشی از جامعه شما باشند نشان دهید که در جای درستی هستند.
بیایید تعریف « خودارضایی » را مرور کنیم:
ارضای بیش از حد یا بی بند و باری از اشتها، امیال یا هوس های خود.
تقاطع اشتها، امیال یا هوس های خود و اشتها، خواسته ها یا هوس های مخاطب شما را به منطقه "شخصی" راهنمایی می کند.
2. سفر خود را آشکار کنید
نویسنده ها مردم عاشق داستان های پس زمینه هستند.
به بخشهای تلویزیونی «قبل از اینکه معروف شوند» یا مقالههای مجلات درباره افراد مشهوری که دوست دارید فکر کنید .
این ایده به اطلاعاتی تبدیل میشود که سازندگان محتوا میتوانند در مورد خودشان با یک افزوده کوچک برای تمرکز بر مخاطب باقی بمانند.
وقتی توضیح می دهید که چگونه به جایی که امروز هستید و انگیزه هایتان برای به اشتراک گذاشتن دانش خود رسیده اید، ارزشمند است. چرا می خواهید آموخته های خود را آموزش دهید؟
در مقدمه این مقاله در مورد نوشتن شخصی، اشاره کردم که راههایی را برای جلوگیری از "انحراف به قلمرو خودخواهانه" پرورش دادهام، زیرا این چالشی است که من به عنوان یک نویسنده قدیمی با آن برخورد کردهام.
این را در معرفی بهترین کتاب ها نیز خواهید دید .
3. یک نکته داشته باشید
به عنوان مربی مخاطب، وظیفه شما این است که هدف محتوای خود را به وضوح بیان کنید.
هر چیزی که فاش می کنید باید به نقطه نظر شما متصل شود. شما هرگز مخاطبان خود را بدون GPS سرگردان نمی گذارید. آنها باید در واقعیت ایجاد شده شما احساس امنیت کنند، نه اینکه گم شوند.
این سه منبع به این امر کمک می کند:
- چگونه محتوای بهتری بنویسیم
- وقتی زمان ویرایش محتوای شما فرا می رسد از کجا شروع کنیم
- در تلاش برای پایان دادن به پست وبلاگ خود هستید؟ این نکته ویرایش سریع را امتحان کنید
شما همچنین می توانید نکته خود را به عنوان اخلاقیات داستان خود در نظر بگیرید.
در نهایت، اگر داستانی به کار نرود، میتواند شبیه به غوغا، یک دفترچه خاطرات یا حتی شایعات به نظر برسد.
حتما بخوانید : نحوه ایجاد محصولات دیجیتال را بخوانید.
4. با نوشته شخصی خود حد و مرز تعیین کنید
در مورد شایعات، من به این یکی هم میگویم: «شما یک نویسنده هستید، نه شایعات شهر».
اصالت شامل افشای هر راز تکان دهنده ای که می دانید نیست. داستان شما می تواند واقعی باشد و نوشته شما می تواند رنگارنگ باشد بدون اینکه قسمت های نامناسب را فاش کنید.
همانطور که ارائه خود را توسعه می دهید، برخی از مرزها به طور ارگانیک ایجاد می شوند و در موارد دیگر باید از خود بپرسید:
- آیا لازم است این را بگویم؟
- آیا من می خواهم برای گفتن این جمله شناخته شوم؟
- آیا این دقیقاً نشان می دهد که من کی هستم؟
نویسندگان حرفهای باید وقتی نوبت به نوشتن شخصیشان میرسد، «خودشان را بررسی کنند». این بخشی جدایی ناپذیر از داستان فروش موثر است .
5. زبان خاصی را انتخاب کنید
من عاشق استفاده از تکنیک های دیگر زمینه های خلاقانه برای وبلاگ نویسی تجاری هستم.
لئونارد کوهن طی مصاحبه ای در سال 1976 در مورد روند آهنگسازی خود گفت:
من همیشه احساس میکردم که هرچه شخصیتر شوید، برنامه جهانیتر است، نه برعکس. اگر شما شروع به خطاب کردن خود به تودهها به این شکل کنید، فکر میکنم میتوانید ضربهای بخورید، اما برای من، هرچه در مورد وضعیت خود دقیقتر باشید، آنگاه برای دیگران قابل دسترستر خواهد بود.»
در اینجا یک نمونه از طرح زنده شنبه شب آورده شده است، که برای زنانی که به جای ورزش کردن، شلوارهای ساق پا را می پوشند، جذاب است.
در این کلیپ به نمایش واقعیت Vanderpump Rules اشاره شده است. افزودن آن نام خاص به جای عبارت مبهم مانند "تلویزیون بی ارزش" قوی تر است.
من هرگز قوانین Vanderpump را ندیدهام، اما احساسات در آن خط بلافاصله افکار احساس گناه من را در حین استراحت در شلوارهای ساق برمیانگیزد: افتادن از سوراخ خرگوش در YouTube .
6. از تعریف و تمجید بیش از حد یا بد دهانی خودداری کنید
اگر در مورد میزان دوست داشتن یا متنفر بودن از کسی یا چیزی توضیح دهید، معمولاً نشانه آن است که نوشته شخصی شما از نظر شما منحرف شده است.
حتی اگر افراد دیگر می توانند با احساسات عشق و نفرت ارتباط برقرار کنند، تفکرات مربوط به شرایط فردی شما اغلب مفید نیستند.
ابراز قدردانی یا ناامیدی از تجربیات شما می تواند بدون مماس هایی انجام شود که بهترین علاقه خواننده شما را در ذهن نگه نمی دارد.
7. قدرت بخشیدن به یک تحول
این نکته دیگری در مورد پرهیز از افراط و تفریط است، مانند اینکه به عنوان یک قربانی یا یک قهرمان توجه خود را جلب کنید. همچنین زمانی که در حال یادگیری نحوه ایجاد محصولات دیجیتالی هستید، مفید است .
توصیف شکست یا موفقیت باید برای مخاطب مفید باشد. آن جزئیات را به گونهای قرار دهید که به تغییری که خواننده میخواهد داشته باشد، قدرت میبخشد، نه اینکه شخصیت خود را مورد حمله قرار دهید یا آن را تقویت کنید.
شما نوشته های شخصی را می شناسید که وقتی آن را می بینید، خودپسندانه است
ما معمولاً وقتی با نوشتن شخصی که خودپسندانه است، سه فکر داریم:
- "این کجا می رود؟"
- "این قبلاً واقعاً تکراری است."
- "چرا باید اهمیت بدهم؟"
اما همه ما باید قبل از انتشار، تشخیص این ویژگیها را در کار خودمان نیز تمرین کنیم.